Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-30@00:40:44 GMT

افزایش ۴ برابری مهاجرت دانشجویان ایرانی در سال ۲۰۲۰

تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۲۱۴۸۳

افزایش ۴ برابری مهاجرت دانشجویان ایرانی در سال ۲۰۲۰

مهاجرت دانشجویان ایرانی به نقاط مختلف دنیا، پدیده جدیدی نیست، اما آمار‌های نگران‌کننده‌ای از افزایش میزان تقاضا و میل به مهاجرت در میان دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در دهه اخیر وجود دارد که توجه به این موضوع را دو چندان می‌کند.

به گزارش شرق، طبق آمار سالنامه مهاجرتی ایران که در سال ۱۴۰۱ که از سوی پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف منتشر شده است، تعداد دانشجویان ایرانی در خارج از کشور با افزایشی تقریبا ۴ برابری از ۱۷ هزار و ۴۲۲ دانشجو در سال ۲۰۰۰ به ۶۶ هزار و ۷۰۱ دانشجو در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عوامل افزایش مهاجرت دانشجویان چیست؟

بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران در نشست رونمایی از سالنامه مهاجرتی ایران ۱۴۰۱ گفت: «شیوه حکمرانی و مملکت‌داری، بی‌ثباتی اقتصادی، شرایط تحریم ایران، نوسان قیمت ارز و تورم از جمله عوامل مهم تاثیرگذار بر میل به مهاجرت بیش از ۸۰۰۰ ایرانی شرکت‌کننده در پیمایش‌های بررسی میل و تصمیم به مهاجرت است.». همچنین نتایج آخرین پیمایش‌های بررسی میل و تصمیم به مهاجرت در میان ایرانیان که در سال ۱۴۰۱ در سالنامه مهاجرتی منتشر شده نشان می‌دهد، بی‌ثباتی اقتصادی کشور، ناامیدی نسبت به آینده، شیوه حکمرانی و ممکلت‌داری، وجود فساد نهادینه شده در کشور و دستیابی به رفاه و امنیت بیشترریال به ترتیب جزء مهمترین عواملی است که دانشجویان برای مهاجرت ذکر کرده‌اند.

شرایط اقتصادی بسیار اهمیت دارد

طی سال‌های اخیر، در کنار عوامل مختلف که موجب تقویت انگیزه‌های مهاجرت (از کانال تحصیلی) در میان دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی شده، بدتر شدن شرایط اقتصادی به عنوان عامل مهمی برای مهاجرت تحصیلی دانشجویان ایرانی عمل کرده است؛ عاملی که در صورت بهبود شرایط می‌تواند دانشجویان بیشتری را به جمعیت فعلی دانشجویان ایرانی در خارج از کشور اضافه نماید.

علیرضا، دانشجوی کارشناسی ارشد مکانیک در گفتگو با شبکه شرق می‌گوید: «من به عنوان مهندس ارشد چند سال باید کار کنم تا بتوانم بدون کوچکترین کمک خانواده یک ماشین معمولی بخرم؟ آیا اصلا با این حقوق‌ها می‌توان فکر خریدن خانه را کرد؟ وقتی نمیتوانم با حقوق خودم مستقل زندگی کنم و رفاه حداقلی وجود ندارد باعث می‌شود انگیزه‌ام برای رفتن از ایران بیشتر شود».

رعنا، دانشجوی اقتصاد است و دو سال در شرکتی کار کرده، اما حقوقش کفاف هزینه‌های رفت‎وآمدش هم نمی‌داده و به گفته خودش: «حقوقی که پرداخت می‌کردند به هیچ جا نمی‌رسید، برای همین از کارم استعفا دادم و آمدم بیرون و می‌دانم که وضعیت بقیه شرکت‌ها هم همینطور است. برای همین دارم زبان می‌خوانم که بتوانم مهاجرت کنم»

«وقتی ابتدایی‌ترین چیز‌ها از آدم دریغ می‌شود، به خودت می‌گویی بمانم که چه؟»

وقتی دانشجویان چشم‌انداز روشنی از آینده شغلی و تحصیلی‌شان نمی‌بینندف با توجه به وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور، به فکر مهاجرت می‌افتند. ریحانه، فارغ‌التحصیل علوم اجتماعی به شبکه شرق می‌گوید: «من می‌خواهم استاد دانشگاه بشوم و کتاب بنویسم و همه این‌ها در حوزه زنان است. وضعیت کسانی که در این حوزه و به طور کلی علوم اجتماعی دست به قلم می‌شوند را می‌بنیم دیگر... بنابراین در ایران برای من فضایی برای کار کردن در حوزه مورد وجود ندارد، اما در کشوری دیگر می‌توانم آزادانه به پژوهش بپردازم».

علیرضا، دانشجوی مکانیک می‌گوید: «من نمی‌خوام چیز‌های ساده و پیش‌پا افتاده مثل سرعت اینترنت، هوای پاک و... مرا درگیر کند. در این ماه‌ها شرایط دانشگاه بسیار وحشتناک است، آیا باید با دانشجو این برخورد‌ها شود؟ وقتی ابتدایی‌ترین چیز‌ها از آدم دریغ می‌شود، به خودت می‌گویی بمانم که چه؟»

موانع جدید باعث انصراف از مهاجرت نمی‌شود

درخواست برای گواهی لغو تعهد خدمت آموزش رایگان به معنای مهاجرت واقعی از کشور نیست، اما نشان‌دهنده افزایش میل به تصمیم به مهاجرت از کشور است. طبق آمار سازمان امور دانشجویان، از بهمن سال ۱۳۹۵ تا اواخر مهر ۱۴۰۱، ۳۵۳ هزار و ۴۵۷ تفر از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های کشور در خواست لغو تعهد خدمت آموزش رایگان خود را ارائه داده اند. اگرچه افزایش هزینه آزادسازی مدرک و آزمون آیلتس ممکن است زمان رفتن را طولانی‌تر کند، اما تاثیری در میزان تقاضا و انصراف دانشجویان و فارغ‌التحصیلان از مهاجرت ندارد.

ریحانه، فارغ‌التحصیل علوم اجتماعی دانشگاه علامه به شبکه شرق می‌گوید: «فکر نمیکنم کسی به دلیل گران شدن آزمون زبان و آزاد کردن مدرک از مهاجرت منصرف شود. اتفاقا تلاششان را بیشتر می‌کنند که زودتر بروند. وگرنه کسی که فهمیده نمی‌تواند اینجا زندگی کند بخاطر این چیز‌ها آینده‌اش را تغییر نمی‌دهد». علیرضا، دانشجوی دانشگاه تهران هم همین نظر را دارد و معتقد است این گران‌کردن‌ها، انگیزه دانشجویان را برای رفتن بیشتر می‌کند و باعث انصراف آن‌ها از مهاجرت نخواهد شد.

هرگز برنمی‌گردم!

یافته‌های موسسه گالوپ در سال ۲۰۱۸ هم نشان می‌دهد میل به بازگشت در میان مهاجران ایرانی ۱ درصد است که در مقایسه با میانگین جهانی که ۷ درصد است، فاصله قابل توجهی دارد. پاسخ دانشجویان و فارغ‌التحصیلانی که قصد مهاجرت داشتند به سوال شبکه شرق که آیا بعد از اتمام تحصیل، به ایران بازمی‌گردند، یک «نه» قاطع بود.

رعنا، دانشجوی بهشتی می‌گوید: «برای چه برگردم؟ یعنی واقعا چیزی نمانده که آدم بخواهد برگردد. با توجه به اتفاقات سیاسی و اجتماعی اخیر، تنها چیزی که برای من مانده، ناامیدی است». نظر ریحانه، فارغ‌التحصیل علوم اجتماعی این است که: «ای‌کاش ما برای کسب تجربه زیسته بیشتر می‌رفتیم، نه به قصدی دیگر، اما مجموع سه عامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی باعث می‌شود که آدم بار ببندد و دیگر برنگردد».

منبع: فرارو

کلیدواژه: مهاجرت دانشجویان دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشجویان ایرانی علوم اجتماعی شبکه شرق چیز ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۲۱۴۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشیمانم!

مهاجرت‌های ناموفق هنرمندان و سلبریتی‌ها، سابقه‌ای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفه‌ای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرت‌هایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.

به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتاب‌زده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش می‌رسد. اخیرا صحبت‌های اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.

مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرت‌آموز را در بر می‌گیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غرب‌زدگی در ایران، طی سال‌های اخیر به شکل‌گیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرت‌کنندگان هم علنی نمی‌شود و به گوش مردم نمی‌رسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.

اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار می‌گیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل می‌گیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر می‌دهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست می‌دهد و از سوی دیگر نمی‌تواند به‌عنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر می‌شود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت می‌کنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهم‌ترین نمونه‌های فرجام مهاجرت‌های عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتی‌ها که فکر می‌کردند گروهی از مردم می‌توانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونت‌آمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که می‌خواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامی‌های داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بن‌بستی گرفتار می‌بیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانه‌های حرف‌هایش، تلویحا می‌پذیرد که تحت تاثیر جنگ‌های روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمع‌های خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری می‌کرد. مروری بر صحبت‌های این بازیگر نشان می‌دهد که وی روزگار خوبی را سپری نمی‌کند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیت‌های فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آن‌ها را، با لحنی حسرت‌بار، مرور می‌کند. 
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا می‌کند.
مهم‌تر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری هم‌صنفان خود را با جامعه‌ای بسیار محدود تاخت می‌زند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانه‌های افسردگی می‌شود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره می‌شود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخ‌نژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتی‌هایی که مهاجرت کرده‌اند هم به هر بهانه‌ای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست داده‌اند، حرف می‌زنند و آرزو می‌کنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخ‌نژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد می‌توانستند از مواهب توجه عمومی بهره‌مند باشند. حمید فرخ‌نژاد در مصاحبه‌ای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاری‌اش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش می‌گذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمی‌شد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دهه‌ها از مهاجرتشان می‌گذرد نیز می‌شود. مروری بر واکنش‌های خواننده‌های لس‌آنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی می‌کند و تقریبا هیچ‌یک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمی‌دهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پل‌های پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، می‌تواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • افزایش یک و نیم برابری کشت دانه روغنی در پارس آباد
  • آزادی بیان آمریکایی
  • افزایش ۲ برابری سطح پوشش گیاهی در مراتع گنبدکاووس؛ مانعی برای ریزگرد‌ها و غذایی برای دام‌ها
  • جشن فارغ‌التحصیلی به سبک دانشجویان عراقی + فیلم
  • افزایش تقاضای خرید تسلیحات ایرانی پس از حمله به اسرائیل
  • رایزن علمی و سرپرست دانشجویان ایرانی در کشور عراق منصوب شد
  • مسمومیت با قارچ‌های وحشی رشد ۳ برابری داشته است / علائم مسمومیت را بشناسید
  • استقبال ‌روس‌ها از کالاهای ایرانی
  • افزایش چهار برابری دبی تصفیه خانه فاضلاب یزد با ورود روان آب‌ها
  • پشیمانم!